دیشب تمام زمزمه های این دل زخمی
با تو تمام دل تمام شد رحمی
دیشب کنار پنجره بودم نیامدی
دیشب کنار عقربه بودم نیامدی
دیشب برای همهمه خواندم نیامدی
از روز های بی واهمه خواندم نیامدی
دیشب برای تو سرودم باز هم نیامدی
دیشب تمام شادیم را زدودم نیامدی
دیشب کنار عکس هوالمعشوق او
تاصبح زود گریستم نیامدی
دیشب همان دم که بودم به یاد تو
فهمیدم و دیدم که بودم اسیرتو
سلام سروناز جان. امیدوارم حالت خوب باشد و همیشه همینطور زیبا بنویسی.
خوشحال می شم به من هم سری بزنی و وبلاگم رو بی نیاز کنی.
لینکت کردم. موفق باشی.
سلام
طاعات و عباداتتون قبول
وب بسیار زیبایی داریدُ
پیغامتونو از مهر پنهان خوندم
امیدوارم همیشه موفق باشید
خوشحال می شم به من هم سر بزنید
التماس دعا